آقای دکتر اگر کسی رابطه جنسی نداشته است چگونه می توان فهمید قدرت جنسی او به حدی است که از عهده این کار بر می آید و در امر تولید مثل سالم است؟

کسی که هیچگونه روابط جنسی هم نداشته باشد خواه ناخواه فعالیتی خواهد داشت این مسئله در زنان و مردان صادق است یعنی هر شخص از میزان فعالیت جنسی خود مطلع است . این قضیه با بارور کردن تفاوت زیادی دارد. ممکن است شخص قدرت جنسی بسیار بالایی داشته باشد ولی توانایی بارور کردن نداشته باشد . این قضیه به صورت عکس هم صدق می کند

چگونه میتوانیم شایستگی بارور کردن مطلع شد؟

در جواب باید گفت که بچه^ء به دنیا آمده از هرگونه عوامل ارثی سالم باشد و این امر به سالم بودن والدین از لحاظ روحی و جسمی باز می گردد

آیا پیش از ازدواج و نزدیکی والدین می توان تشخیص داد که زوجین صاحب فرزند می شوند؟

 با آزمایش نمونه ای از مایع منی مرد زیر میکروسکوپ تا حدود 95 درصد می توان میزان باروری را تشخیص داد . در صورت وجود نقص مادرزادی یا بیماریهای نظیر دستگاه تناسلی در مرد می توان قبل از ازدواج مایع منی مرد را مورد آزمایش قرار داد . برای پیشگیری از هر موردی اسپرم مرد باید مورد معاینه قرار گیرد

به طریقه دیگر قدرت تولید مثل جنس مؤنث را هم می توان تشخیص داد . با آزمایشان و معاینه می توان باروری یا ناباروری را تشخیص داد

    بطور کلی رسیدن به کمال بلوغ روحی و خلق و خوی صحیح رابطه زناشوئی را در سخترین مراحل شرایط به درجه رشد و کمال می رساند و برعکس عدم شرایط لازم و کافی راطه زناشوئی را به مرحله زوال و نابودی می کشاند. پس لازم است طرفین ازدواج علاوه بر بلوغ جسم به بلوغ روحی و فکری نیز رسیده باشند

آقای دکتر منظور شما سازگاری بین طرفین ازدواج ( زن و شوهر ) نیست؟

  خیر منظور من از شایستگی روحی سازش زن و مرد سازگاری اخلاقی و رفتاری ، بین زن وشوهر نیست بلکه شخصیت آنهاست . به طور مثال فردی برای بار سوم ازدواج کرده بود در دو ازدواج اول در اثر اختلافات و درگیریهای خانوادگی به ظاهر لاینحل ، منجر به طلاق شده بود ، در ازدواج سوم همان مشکلات گذشته وجود داشت

در جلسات مشاوره و دیدارها کم کم مشخص شد که علت اصلی اختلافها وابستگی مطلق و عمیق مرد به مادرش و در مقابل تسلط فکری و ذهنی مادر به رفتار و حرکات مرد بوده . به صورتی که مرد در طول زندگیاسیر این تسلط  و حکمفرمائی بوده است و نتوانسته خودش را با رابطه^ءجدید ( زناشوئی ) منطبق کند

آقای دکتر اتکاء به پدر و مادر و نزدیکان و به کار بستن نظریات آنها مانع تحقق بخشیدن به امر زناشوئی است؟

مطلقاً چنین نظری صحت ندارد ، در اکثر موارد اتکاء زوجین به خانواده و استفاده از تجربیات آنها باعث بوجود آمدن کانون مناسب برای تشکیل خانواده شده است . زوجین با شناخت کافی از والدین طرفین و اجرای پیشنهادات مفید و دوری جستن از موارد مغرورانه و ویران کننده آینده روشنی را برای یکدیگر پایه گذاری می کنند . در این رابطه در کتاب آسمانی انجیل آمده است : مردان و زنان جوان باید خانواده خویش را ترک گفته و جهت تشکیل زندگی ایده آل راه جدیدی را در پیش بگیرند و با هم ازدواج کنند

اتکاء و دلبستگی بیش از از حد به افراد خانواده بخصوص پدر و مادر ، یکی از دلایل عدم سازگاریها در ازدواج موفق می باشد . زیرا فرد هنوز شایستگی روحی برای ازدواج ندارد ف بعضی از مردان و زنان جوان به علت نداشتن شخصیت ثابت و وسواس نمی توانند پیوند و ازدواج و رابطه^ء ایده آلی با همسر خود پیدا کنند . لذا برای فرار از مشکلات و حقایق به موارد خطرناکی از قبیل استعمال دارو ، انحرافات جنسی ( همجنس بازی ) و مشروبات الکلی روی می آورند . سازگاری با محیط و اطرافیان در این گروه ازدواجها کاهش می یابد

آقای دکتر منظورتان از توانائیهای جنسی یا شایستگی جنسی چیست؟

منظورم توانائیها و قدرت جسمی جهت برقرای روابط جنسی ( در حد ایده آل ) می باشد . این موضوع در مردها بیشتر و در زنها همراه با ناتوانیهای جسمی و روحی آشکار می گرد . کسی که دارای چنین نقص و عیبی هست بهیچوجه نمی تواند روابط جنسی داشته و مبادرت به ازدواج نماید . مگر اینکه عیب جنسی دستگاه تناسلی یا مشکل روحیخود را از غذا و دارو درمان نماید در عهدهای قدیم مردی حق ازدواج داشت که بتواند مردانگی و قوه^ء جنسی خود را ثابت کند

مهمترین عامل عامل جذب در زناشوئی عشق ، آمیخته ای از احساسات روانی و شهوانی می باشد . زمانیکه این خواهش شدید در طرفین ازدواج حاصل می شود غریزه جنسی از طریق تماس نزدیک در طرفین بیدار می شود و کنترل موالید و غریزه ، زمانی حاصل می شود که ازدواج صورت گیرد . این تماس فقط ارضاءشدن و روابط جنسی نیست بلکه تشکیل خانواده و ابقاء نسل می باشد

آقای دکتر نقش توانائی مالی و شرایط اقتصادی در زناشوئی چیست؟

این شرط نیز مانند شرایط دیگر نقش مهم و بسزائی را در امر ازدواج ایفا می کند. چنانچه در تاریخ گذشته نیز مشاهده می شود که در برخی از اجتماعات و طوایف لازمه ازدواج ، داشتن قدرت و توانائی در امور اقتصادی بود و تا شخص مذکور قابلیت های خود رد تامین مخارج خانواده نشان نمی داد حق ازدواج نداشت

امروزه نیز توانائی اقتصادی طرفین برای زندگی و تداوم آن لازم است . چه بسا امروز در بسیاری از موارد زن و شوهر دوشادوش هم تلاش می کنند تا شایستگی اقتصادی خانواده شان را بالا ببرند و برای آن ارزش بالیی قائل هستند چرا که در رفاه اقتصادی بسیاری از مشکلات مادی برطرف می شود و با برطرف شدن این مشکلات می توان به سایر مسائل زندگی رسیدگی کرد

آقای دکتر منظور از صحبتهای شما اینست که زوجین ازدواج را به تاخیر بیاندازند تا زمانی که به استقلال اقتصادی برسند؟

خیر منظور من این نبود که نباید تا زمان استقلال اقتصادی زن و مرد ازدواجشان را به تاخیر بیاندازند بلکه در این مدت با آگاهی و شناخت و پائین آوردن توقعات و جلوگیری از بچه دار شدن و پائین آوردن مخارج به رابطه عاطفی ، جنسی خویش ادامه دهند و از زندگی کمال لذت و خوشی را ببرند تا زمانی که به استقلال اقتصادی برسند . آن زمان برای تحکیم این رابطه صاحب فرزندی بشوند . اما تا زمان شکوفائی اقتصاد خانواده مواظب آبستنی ناخواسته باشند

ما به این جهت قصد ازدواج و نزدیکی داریم که شدیدا به یکدیگر علاقه داریم. و این علاقه و روابط دیگر باعث خواهد شد که در زندگی شریک و غمخوار یکدیگر باشیم

قبول داریم جهت روشن شدن وضعیت صلاحیت ازدواجج دیر به حضور شما رسیده ایم . ولی تمام سعی و فکر ما این بوده شرایط ازدواج و زناشوئی را کسب کنیم . به همین دلیل از شما می خواهیم مقیاس و معیارهای ازدواج صحیح را برای ما توضیح دهید

برای تعیین این صلاحیت مقیاس و معیار خاص و پیچیده ای وجود ندارد . بلکه صلاحیت شایستگی زمانی ثابت می شود که توانائی رویارویی با اهداف و و مشکلات باشد . پس باید دید که توقعات و اهداف از زناشوئی چیست؟

به طور کل هدف از ازدواج برای جنس مؤنث و مذکر بر سه پایه استوار است

1. پیوند ابدی بر اساس سلیقه های مشترک ، عشق ،محبت
2. ارتباط جنسی ، روحی
3. تشکیل خانواده و صاحب فرزند شدن

این سه مورد ذکر شده عامل اصلی ایجاد انگیزه برای ازدواج و زناشوئی می باشد