بطور کلی رسیدن به کمال بلوغ روحی و خلق و خوی صحیح رابطه زناشوئی را در سخترین مراحل شرایط به درجه رشد و کمال می رساند و برعکس عدم شرایط لازم و کافی راطه زناشوئی را به مرحله زوال و نابودی می کشاند. پس لازم است طرفین ازدواج علاوه بر بلوغ جسم به بلوغ روحی و فکری نیز رسیده باشند
آقای دکتر منظور شما سازگاری بین طرفین ازدواج ( زن و شوهر ) نیست؟
خیر منظور من از شایستگی روحی سازش زن و مرد سازگاری اخلاقی و رفتاری ، بین زن وشوهر نیست بلکه شخصیت آنهاست . به طور مثال فردی برای بار سوم ازدواج کرده بود در دو ازدواج اول در اثر اختلافات و درگیریهای خانوادگی به ظاهر لاینحل ، منجر به طلاق شده بود ، در ازدواج سوم همان مشکلات گذشته وجود داشت
در جلسات مشاوره و دیدارها کم کم مشخص شد که علت اصلی اختلافها وابستگی مطلق و عمیق مرد به مادرش و در مقابل تسلط فکری و ذهنی مادر به رفتار و حرکات مرد بوده . به صورتی که مرد در طول زندگیاسیر این تسلط و حکمفرمائی بوده است و نتوانسته خودش را با رابطهءجدید ( زناشوئی ) منطبق کند
آقای دکتر اتکاء به پدر و مادر و نزدیکان و به کار بستن نظریات آنها مانع تحقق بخشیدن به امر زناشوئی است؟
مطلقاً چنین نظری صحت ندارد ، در اکثر موارد اتکاء زوجین به خانواده و استفاده از تجربیات آنها باعث بوجود آمدن کانون مناسب برای تشکیل خانواده شده است . زوجین با شناخت کافی از والدین طرفین و اجرای پیشنهادات مفید و دوری جستن از موارد مغرورانه و ویران کننده آینده روشنی را برای یکدیگر پایه گذاری می کنند . در این رابطه در کتاب آسمانی انجیل آمده است : مردان و زنان جوان باید خانواده خویش را ترک گفته و جهت تشکیل زندگی ایده آل راه جدیدی را در پیش بگیرند و با هم ازدواج کنند
اتکاء و دلبستگی بیش از از حد به افراد خانواده بخصوص پدر و مادر ، یکی از دلایل عدم سازگاریها در ازدواج موفق می باشد . زیرا فرد هنوز شایستگی روحی برای ازدواج ندارد ف بعضی از مردان و زنان جوان به علت نداشتن شخصیت ثابت و وسواس نمی توانند پیوند و ازدواج و رابطهء ایده آلی با همسر خود پیدا کنند . لذا برای فرار از مشکلات و حقایق به موارد خطرناکی از قبیل استعمال دارو ، انحرافات جنسی ( همجنس بازی ) و مشروبات الکلی روی می آورند . سازگاری با محیط و اطرافیان در این گروه ازدواجها کاهش می یابد
آقای دکتر منظورتان از توانائیهای جنسی یا شایستگی جنسی چیست؟
منظورم توانائیها و قدرت جسمی جهت برقرای روابط جنسی ( در حد ایده آل ) می باشد . این موضوع در مردها بیشتر و در زنها همراه با ناتوانیهای جسمی و روحی آشکار می گرد . کسی که دارای چنین نقص و عیبی هست بهیچوجه نمی تواند روابط جنسی داشته و مبادرت به ازدواج نماید . مگر اینکه عیب جنسی دستگاه تناسلی یا مشکل روحیخود را از غذا و دارو درمان نماید در عهدهای قدیم مردی حق ازدواج داشت که بتواند مردانگی و قوهء جنسی خود را ثابت کند
|